چگونه چهره آمريكا در جهان تخريب شد
دوشي چي دوشي چي

آمریکا در عراق وافغانستان  مدتهاست که شکست خورده است  . آمریکا و اتحادیه اروپا و همچنین ناتو مدتهاست که می دانند که دیگر در افغانستان از قدرتی برخوردار نیستند وکسی به سخنان شان بادرنگ هم پوست نمی کند. واشنگتن مدتهاست که می داند که دیگر کسی در جهان از دستوراتش پیروی نمی کند. بخصوص در مناطق بحرانی چون خاورمیانه.

روندی که در لبنان گذشته است آمریکا را بیچاره کرده است و باید با ناعلاجی شاهد باشد که چگونه فرمانبردارش در بیروت یعنی فواد سینیوره نخست وزیر نئولیبرال به وضعیتی غیر قابل چاره دچار گشته است و در بن بست اوضاع دست و پا می زند و هیچ راه خلاصی برایش نمانده است. اما همچنین دیدار های بوش از اردن و  چنياز عربستان سعودی و رایس از اردن و فلسطین و همچنین اورشلیم در اوائل دسامبر 2006 بیانگر این حقیقت است که ضعف قدرت ایالات متحده آمریکا به ثبت تاریخ رسیده است. 

در دیدار بوش از اردن برای اولین بار در تاریخ ریاست جمهوری آمریکا ما شاهد بودیم که چگونه رهبر آمریکا از سوی زمامدار یکی از دولت های دست نشانده اش یعنی مالکی نخست وزیر عراق در انتظار گذاشته شد. زیرا که مالکی نمی خواست در حضور پادشاه اردن یعنی عبدالله دوم با بوش در باره اوضاع عراق مذاکره کند. به همین دلیل نوری یک روز بعد از آنچه که تعيين شده بود به پایتخت اردن رفت.  روز قبل از ملاقات نوری، عبدالله دوم به بوش هشدار داده بود که در صورت ادامه این سیاست ( سیاست آمریکا) در سال های آینده ما شاهد سه جنگ داخلی در خاورمیانه خواهیم بود.

آنهم در عراق ، لبنان و در فلسطین.  همچنین رایس وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه اشغالی رفته و در آنجا دیداری با محمود عباس می کند. کسی که حزبش یعنی الفتح بخاطر همکاری با واشنگتن و اسرائیل محبوبیت خود را از دست داده است. از این رو عباس از این توانائی  بر خوردار نیست که بتواند جنبش حماس را آنطوری که واشنگتن می خواهد جذب نماید.

دیدار چنياز ریاض عربستان سعودی بهتر از دیدار های بوش و رایس پیش نرفت. وی در سعودی می بایست اینبار بجای رفتار های همیشگی آنها را نصیحت کند. رژیم فئودالی سعودی که استقرار و روی کار بودنش را مدیون پشتیبانی های آمریکاست و از این رو به آمریکا وابسته است، از افول قدرت آمریکا در خاورمیانه و قدرت گرفتن نفوذ ایران در منطقه عمیقا نگران است.

زیرا که سعودی ها می بینند که سیاست آمریکا درعراق باعث شده است که موقعیت شیعیان ایران در موازنه قدرت منطقه روز بروز قوی تر شود و این امر نتیجتا به زیان دولت های فئودالی سنی در منطقه خلیج ختم خواهد شد. از همه مهمتر ریاض از این ترس دارد که آتشی را که نیروهای آمریکائی در عراق درنظردارند باعث بروز جنگی میان سنی ها و شیعیان در مرزهای عربستان سعودی و شیخ نشینان خلیج گردد.

این اولین بار نیست که سعودی ها نگرانی خود را نسبت به قوت گرفتن پیروزی اخلاقی ، سیاسی و استراتژیکی حزب الله در لبنان به گوش آمریکائی ها می رسانند و ابراز می کنند که جنگ اسرائیل در لبنان باعث شده است که این حزب نه تنها پیروز در جنگ شود بلکه رهبرش نصرالله و جنگجویانش از سوی تمامی دولت های عربی و اسلامی با آغوش باز استقبال شده و مردم این کشورها آنان را بعنوان قهرمان ارج  نهند. در واقع فئودال ها ودولت های مستبد دست نشانده آمریکا چون مصر ، اردن ، عربستان سعودی و شیخ نشینان خلیج، خطر شیوع بیماری حزب الله در میان مردم کشورشان را برای خود تهدیدی مستقیم  می دانند . اما دولت بوش هم در مقابل این تهدیدات نمی تواند کاری کند زیرا که در جنگ اخیر لبنان و در پشتیبانی یکجانبه از خشونت های اسرائیل با وجود اینکه از تمامی اهداف استراتژی اش استفاده نمود اما مجددا با شکست روبرو گشت. از این رو واشنگتن در شرایط کنونی هیچ کجا نمی تواند (چه در لبنان و چه در فلسطین و یا جای دیگر) کشتی خویش را لنگر بیاندازد و اوضاع را قبضه کند.

همچنین آمریکا در رابطه با معضل ایران در بن بستی عمیق به مانور دادن می پردازد. از آنجا که واشنگتن دیگر به تنهائی قادر نیست وارد معرکه شود، در سال گذشته تلاش نمود روی همکاری سه کشور مهم اتحادیه اروپا یعنی بریتانیا ، فرانسه و آلمان در شورای امنیت سازمان ملل حساب باز نماید. اما ایران با تمامی اخطار های اروپائی ها گسترش تاسیسات اتمی را حق مسلم خود دانست و اعلام نمود که برای استفاده صلح آمیز از این صنعت هیچگونه مانع قانونی وجود ندارد.

همزمان سه کشور برتر اتحادیه اروپا هم به واشنگتن چراغ قرمز نشان داده و بیان نمودند که آنها با راه حل های نظامی برای حل معضل ایران مخالفند. با این وجود واشنگتن در ماه اکتبر 2006 بر فشار خویش افزود و در خلیج فارس بطور سری خود را برای حمله آماده نمود و هواپیما ها و کشتي هاي جنگي را در آنجا مستقر نمود و فعالیت های نظامي اش را در خاورمیانه بالا برد.

 تمامی این مانورها بخاطرآ ن است که  از این طریق ایران مجبور شود به خواست آمریکا تن دهد و روسیه و چین در شورای امنیت برای جلوگیری از بروز جنگ به هرگونه تحریمی که آمریکا پیشنهاد کند تن دهند. اما نه تهران و نه پکن و نه مسکو توجه چنداني به اين بازي ها نکردند.

 تاثیرات منفی جنگ عراق برای آمریکا بی سابقه است. حتی کارشناسان آمریکائی ای چون ریچارد هانس رئیس " یونایتت استیتس آتلانتیک کونسول" ، تخمین زده است که ایالات متحده آمریکا نفوذ خویش را درخاورمیانه از دست داده و خساراتی که دیوان سالاری بوش به منافع آمریکا زده است را تنها در دهه های بعد می توان جبران نمود. ریچارد در شماره نوامبر نشریه سیاست خارجی  فوریگن آفیرز می نویسد که :

پایان نفوذ آمریکا در خاورمیانه فرا رسیده است. ریچارد حتما از این امر مطلع است زیرا که وی تا سال 2003 در دیوانسالاری بوش رئیس بخش برنامه ریزی سیاسی وزارت امورخارجه آمریکا بوده است.

 حتی ترکیه که مدتهای مدید بعنوان وابسته تنگاتنگ آمریکا به حساب می آمد در این اواخر از آمریکا فاصله گرفته است چون حرکت های آمریکا در منطقه بدون در نظر گرفتن علائق استراتژیک ترکیه انجام پذیرفت.

ترکیه همچنین مخالف حمله آمریکا به ایران است زیرا که  با ایران رابطه اقتصادی برقرار نموده است.

 عبدالله گل وزیر امور خارجه ترکیه با نگرانی بیان نموده است که آمریکا اجازه ندارد از پایگاه های نظامی اش در ترکیه بر علیه ایران استفاده نماید. در شرایط کنونی چهره آمریکا که سابقا مورد تحسین مردم ترکیه بود به چهره ای منفور تبدیل شده است.

ماه هاست که رسانه های آمریکائی به دولت روسیه به خاطر  انهدام  ساختمان دمکراسی در این کشور برخورد می کنند. حتی این رسانه ها مجددا مسئله حقوق بشر در چچن را سر لوحه سرمقاله هایشان قرار داده اند.  اوائل ماه دسامبر 2006  گراهام سناتور آمریکائی، ازدولت پوتین بعنوان دولتی که یک دیکتاتور بر آن مسلط است نام می برد.  وی می گوید  :رئیس جمهور رو سيهروز به روز به مشکلی تبدیل می شود  زیرا که وی آمریکا را در حل بحران ایران یاری نمی رساند.

چني  معاون رئیس جمهور آمریکا،  زمانی که در لیتوانی بسر می برد اظهار داشت که  : دولت پوتین بر خلاف جریان رفرم های دمکراتیک پارو می زند و مخالف این رفرم هاست. او می خواهد پیشرفت های دهه گذشته را کنار بگذارد و مجددا حقوق مردم روسیه را بشکلی بیصدا و نامطلوب از آنها بگیرد و زیر پا بگذارد.

چني در این مجمع حتی بر علیه شخص پوتین موضع گرفته ومی گوید که او همسایه گانش را تحت فشار قرار می دهد تا آنها را بترساند. جالب اینجاست که چني نگران حقوق بشر در روسیه است از حق شکنجه زندانیان در کشور خود دفاع می نماید.

آمریکائی ها دررسانه هاروسیه را بعنوان کشور گانگستر ها معرفی مي نمایند. غربی ها در واقع خشمگین از این هستند که پوتین  مانع برنامه های آنها برای رسیدن به ذخایر معدنی روسیه  آنهم بطور ارزان قیمت است.  بعد از روند خصوصی سازی لجام گسسته بوریس یلسین، زمانی که پوتین  بر سر کار آمد ذخایر طبیعی روسیه را  تحت کنترول دولت قرار داد. پوتین تا کنون در مقابل عملکردهای غرب سکوت نموده و به آنها توجه ای نکرده است. وی در يکي ازسخنرانیش گفت که "پایان رقابت تسلیحاتی خیلی زود رس بوده است". در زمان پوتین نیروی نظامی روسیه رشد و جایگاهی در نیروی نظامی جهان گرفته است.  در هر حال مقابله آمریکا بر علیه روسیه فضای عملکرد ش را در جهان نه تنها گسترش نداده است بلکه محدود هم کرده است.

چین روابط اقتصادی ، سیاسی و حتی نظامی اش را با زنجیره ای گسترده از کشور ها، حتی آن کشور های که در زیر نفوذ ایالات متحده آمریکا قرار داشتند، استحکام بخشيده  و واشنگتن باید شاهد باشد که چین حتی با عربستان سعودی و کشورهای آمریکای لاتین هم رابطه چند جانبه بر قرار می کند.

همزمان مقاومت بر علیه قدرت آمریکا در منطقه آسیای مرکزی شکل و شمایل و سازماندهی رسمی بخود گرفته است. طوری که قرقیزستان ، قزاقستان ، تاجیکستان و ازبکستان به سازمان ائتلاف شانگای که از سوی روسیه و چین به وجود آمد و هدفش تضعیف و عقب راندن آمریکا از آسیای مرکزی است پیوسته اند. بیرون راندن تسلیحات هوائی آمریکا از پایگاه های آمریکا درازبکستان در نوامبر 2005 نتیجه مستقیم این سیاست است. همچنین محدود کردن امکان عملکرد آمریکا در پایگاه های قرقیزستان  و افزایش کرایه سالانه این پایگاه ها از 2 میلیون دالر به 150 میلیون دالر از دیگر نتایج این سیاست است.

تا چندی پیش آمریکای لاتین بعنوان حیاط خلوت آمریکا به حساب می آمد. در این فاصله اوضاع سیاسی در این منطقه بر علیه واشنگتن ورق خورده است.  بعد از دهه ها سیاست اقتصادی نئولیبرالی که از سوی آمریکا پیاده شد، تهیدستان تهیدست تر و ثروتمندان ثروتمند تر شدند. نتیجه این همه فقر و بدبختی به رشد ضد قدرت آمریکا در آمریکای لاتین انجامید. طوری که در این فاصله پیشرفت های مهم سیاسی خارج از حیطه نفوذ  دولت آمریکا به وقوع پیوست و نقش آفرین شد.

دیگر دولت آمریکا نميتواند که درين بخش بزرگی از قاره آمریکا  تصمیم بي گیرد بلکه بجای آن پیشرفت ها از طریق رقابت میان دو مسیر چپ متفاوت یعنی میان دولت های با رنگ و بوی سوسیال دمکراسی اروپائی و دولت های چپ سوسیالیست مشخص می شوند. اخیرا هم نیکاراگواه و اکوادور که رهبران جدید دولتشان چیزی بین این دو خط چپ می باشند به این جمع پیوسته اند.

در تمامی این کشورها نیروهای چپ در نتیجه انتخابات دمکراتیک  بر سر کار آمدند. تمامی این کشورها سیستم استثماری نئولیبرالی را که از سوی آمریکا و صندوق بین المللی پول و بازار آزاد جهانی به آنها تحمیل میشد رد نمودند و این امر برای واشنگتن غیر قابل تحمل است.

اما از آنجا که آمریکا در بن بست عراق دست و پا می زند بنطر می رسد که کنترول آمریکای لاتین از د ستش خارج و روسيه وچین بجاي آمريکا نقش آفريني مينمايد  .

كرونوس، آخرين پادشاه يونانی چنان ثروتمند بود كه شهرتش پس ازگذشت دوهزارو پنجصد سال هنوز هم ضرب المثل است. موقعی كه كرونوس می‌خواست به خاورميانه لشكر کشي نمايد ، به معبد رفت تا ندای پيشگويی را بشنود. ندا چنين بود: اگر از رودخانه‌ها لی عبور كنی امپراتوری ات نابود خواهد شد.

كرزوس اين ندای خردمندانه را بد فهميد. او به منطقه لشكر كشيد و مردم غيور لشكر او را تارومار كرد. آمريكايی‌ها باجنگی كه به راه انداخته‌اند از رودخانه‌هالی عبور كرده‌اند.

آمريكا در عرصه جهاني اعتبار و احترام، اقتدار و اعتماد را از دست ‌داده است . حكومت بوش به اثبات رسانيد كه هرگاه اراده كند آماده است موازين حقوقی را زيرپا نهد. سناتور كهنه كار دمكرات‌ها رابرت برد (Robert C. Byrd) در سخنرانی‌اش در سنا عليه جنگ عراق گفت: اين حكومت متكّبر و گستاخ، سياستی در پيش گرفته است كه ساليان دراز تاثيرات مخرّبی برجای خواهد نهاد. او اين جنگ را نقطه عطفی در تاريخ جهان ناميد. بمباران عراق، گرايش قدرت جهانی به وحشيگری و نقطه عطفی درتاريخ جهان است.

رفتار دولت آمريكا شبيه رفتار هيولای اساطير يونانی ،كرونوس Kronos است كه كودكان را، از ترس اينكه ممكن است او را به مخاطره اندازند،  يکسره نابود نمود. جنگی كه بوش به راه انداخته است مسابقه تسليحاتی را در عرصه جهان تشديد خواهد كرد و كشورهای درحال رشد، خصوصا كشورهايی كه حس می‌كنند از سوی آمريكا مورد مخاطره قرار می‌گيرند به فكر تهيه سلاح اتمی خواهند افتاد ، زيرا تنها با دسترسی به اين سلاح است که در برابر آمريكا مقاومت خواهند کرد  .

August 19th, 2007



  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی